خدایا ازت ممنونیم
این یک ماه خیلی بهمون سخت گذشت بابای بچه ها قلبشونو عمل کردن وتو بیمارستان بستری بودن سبحان سرمای سختی خورده بود از یه طرف هم امتحانهای سنجش سولماز شروع شد ومیترسیدم به خاطر غصه ی باباش امتحاناشو خراب کنه اما به لطف خدا اقا رضا بهتر شدن وتو خونه کنارمون هستن سبحان هم بعد سه تا نسخه به تشخیس دکتر شکیبا بهتره سولماز خانم دختر گلم رتبه ی دهم استانی اورد خدارا شکر میکنم که باتمام این مشکلات قویتر از قبل شدم واین سختیها نتونست منو از پا دربیاره ...
نویسنده :
مامان جون وسولماز
10:46