سولماز جون وسبحان گلم

بیش از یک هفته است که از اغاز سال تحسیلی ٩١--٩٠ میگذره سولماز امسال هم مدرسه غیر انتفاهی امام حسن مجتبی میره اخه مدیرشونو خیلی دوست داره با همکلاسهاشم خیلی صمیمی  . صبح که از خواب پا میشه سبحان هم همراه  ادایی اماده میشه بره مهد کودک.  اینقدر بامزش کیفشو برمیداره   صبحانه هم میگیره  بیرون وایمیسه تا سرویس سولماز بیاد دنبالش .بچه های سرویس خیلی  دوسش دارن به سولماز گفتن خوشا به حالت داداشی به این گلی داری هر روز صبح  بدرقت میکنه . سبحان جون باید صبر کنی ٣سالت تموم بشه تابتونی بری مهد قران  انشا.الله ...

چند روز بیشتر به تولد دختر یکی یدونه گل مامانی نمو نده 26شهریور سولماز جون 8سالگی رو تموم میکنه . امیدوارم بتونم دختری پر افتخار از همه لحاظ برای خودم وجامعه تربیت کنم الان سولماز خونه مادربزرگشه  سولماز جون دوست دارم هر وقت اینو می خونی بدونی همیشه بیادت هستم واز صمیم قلب برات ارزوی موفقیت دارم                              تولدت هزاران بار مبارک                        &...

              ...

...

دلم واسه نوشتن تنگ شده این روزها وقت نوشتن نداشتم  ازتولد داداشی واستون بگم همه باهم رفتیم واسه سبحان هدیه تولد خریدیم  اینقدر مغازه اسباب  بازی فروشی را زیرورو کرد تا یه ماشین موزیکال برداشت بعد رفتیم پارک و خیلی خوش گذشت  دست بابا یی هم درد نکنه خیلی حال داد                                                                    ...

عید فطر امسال همه خونه مامان شمسی جو نم جمع بودیم یه کوچولوی ناز به جمع نوه ها اضافه شده دختر خاله فاطمه تازه دوماهش تموم شده خیلی ناز و خوشکله کارهای سبحان دیدنی بود   همش میخواست بغلش کنه بهش می گفت نی نی کوچولو دیر غافل می شدیم چشماشو در می اورد نمیدونه واسه  بازی خیلی زوده این هفته خیلی زود گذشت حالا که خاله رفته جاش خیلی خالیه            خاله جون دو ست دارم ...

امروز من داداشم رو حمام بردم غذاش دادم باهاش بازی کردم وخیلی  با  هم خوشحال  بودیم        تو یه این شادی مامانمم شریک بود     ...

اینقدر شیطونی کردی که نتونستم تو عکس پنهومش کنم شیطون بلا ...

...

دیشب تولدمامانم بود می دونیدکیابودن بزاریدبگم عمه فاطمه ام  بادوتا دختروپسراش  شوهرشم بود عمه طا هره بادو تابچه هاش  سارا وسالار با مامان اشرف زنمو لیلا و هما یون پسرش دیشب  اخرین نفر زنمو بود و من شب خونه شون رفتم و خوابیدم تا امروزخونشون بودم دیشب خیلی خوش گذشت سبحان خیلی  شیظونی کرد با این کاراش خودشو تو دل همه جاکرده داداش گلم دوست دارم ...